✅ تنه ی اصلی شعری از کتاب "قایق شکستە" مجموعه ای از سروده های فارسی معین شاهویسی از سالهای ٨۹ که بزودی منتشر خواهد شد. برای خواهری که تجربه ی داشتنش را نداشته ام 👇👇
دختری پیدا ولی گم داشتم
دست در دست تبسم داشتم
پا به پای کولی شبها شکست
خواب نیلوفری ام یکجا شکست
ماندم و شولای عریانیِ چند
ضجه های پیرمردی زیر بند
خواب نیلوفری من باج رفت
اینطرف تر عاشقی تاراج رفت
بازهم شیدای پر از شور تو
دختر افسانه های دور تو
می شود هی دخترک آیا رویم؟
دست در دستان هم یکجا رویم
من که خاک مردگان پیراهنم
برده باد شرم تو این دامنم
خستە از تکرار شبهای نیاز
خستە از آئینه های پر ز راز
مانده ام مانده تر از درمانده ای
زنده در دامان مادر خوانده ای
خسته از آب سر دریاچه هام
خسته از موج تر دریاچه هام
خسته ام از بغض نیلی نیلتر
خسته از اشعار نا تکمیلتر ...
خسته ام از بند و از زندان ها
خسته از باران و از طوفان ها
خسته ام از ناوک نخجیر تو
خسته از این شور در زنجیر تو
خسته از لیلا و از مجنون ها
خسته از طعم گس افیون ها
باد بُرده زندگیِ کاهی ات
خسته ام از مرگ پادشاهی ات
خسته ی قربانی عیسای عشق
خسته ی ناقوص کلیسای عشق
مست را بندگیِ ساغر تویی
خوب میدانم دگر کافر تویی
سر به سر افتاده ی بسیار دار
پا به پای آخرین سردار دار
آخرین سردار شیطان مست هی
عشق، طوفانی به پا کرده است هی
خوب میدانم که او جانی شده است
در تنم یک شعر زندانی شده است
دست در دست غمت یاغی ترین
کشته ی ایجاز اتلاقی ترین
پشت آئینه گی ات اینبار مست
شمع رو سوی تجلی مرده است
تا ورای آبها فرمانرای
نازنین بر ساحل این قلب آی ...
#معین_شاهویسی#امیرحسین نادری
- ۹۹/۰۹/۰۶